فردا که پیشگاه حقیقت شود پدید |
در بحث قبلی، در رد شبهه اهل سنت، به اینجا رسیدیم که کلمه شیعه، علیرغم ادعای برخی افراد که معتقدند از زمان عثمان به وجود آمده است، نه تنها در زمان پیامبر کاربرد داشته، بلکه از زبان مبارک پیامبر و دقیقا به معنی پیروان علی علیه السلام صادر شده است. بحث امروز درباره رد ادعای اهل سنت، مبنی بر ابداع فرقه شیعه توسط عبدالله بن سباء یهودی است. گفتیم که برخی از علمای اهل سنت معتقدند که فردی بنام عبدالله بن سبا که یهودی بود، به مدینه آمده و ظاهرا اسلام آورد و به خاطر کینه ای که یهودیان با اسلام داشتند، در صدد برآمد تا بین مسلمین تفرقه ایجاد کند، لذا احادیثی مبنی بر وصایت و خلافت بلافصل علی علیه السلام ساخت و آنها را در میان مردم منتشر کرد و بدین ترتیب عده ای را فریب داد و دور خود جمع کرد و حزب شیعه را سرو سامان داد... عبدالله بن سباء، افسانه ای در لباس حقیقت در رد این داستان ساختگی توجه همه صاحب نظران و جویندگان حقیقت را به کتاب ارزشمند علامه سید مرتضی عسگری تحت عنوان (عبدالله بن سباء و اساطیر اخری) جلب می کنم . خوشبختانه این کتاب به فارسی هم ترجمه شده و ترجمه سه جلدی آن در یک مجلد، تحت عنوان (عبدالله بن سباء و دیگر افسانه های تاریخی) توسط انتشارات مجمع علمی اسلامی منتشر شده است. علامه محقق سید مرتضی عسگری (حفظه الله) در این کتاب پس از تتبع فراوان، با دلایل متقن و استوار و غیرقابل انکار اثبات کرده اند که شخصی به نام عبدالله بن سبا در تاریخ وجود خارجی نداشته و چنین کسی از مادر زاده نشده است. و این شخصیت ساخته و پرداخته ذهن فرد دروغ پردازی به نام سیف بن عمرو است . ما در اینجا به جهت اختصار فقط قسمت کوتاهی از بخش آخر جلد سوم این کتاب را، که در حقیقت نتیجه گیری کتاب است، به نظر خوانندگان محترم می رسانیم و هر کس را که جویای حقیقت است، به مطالعه این کتاب بسیار ارزشمند سفارش می کنیم. علامه عسگری در این کتاب می فرمایند: ‹ نخست منظور از این کلمه(عبدالله بن سباء) همان (عبدالله بن وهب سبائی) بود، که در عصر علی علیه السلام زندگی می کرد و در آخر، ریاست گروه خوارج را به عهده گرفت. سپس بعد از افسانه سازی سیف بن عمرو و انتشار افسانه سبائیه (عبدالله بن وهب سبائی) فراموش گردید و کلمه (عبدالله سباء) درباره یک مرد مرموز و موهوم یهودی که از یمن آمده بود و بنا به روایات سیف معتقد به وصایت علی بود به کار رفت. ولی با مرور زمان افسانه سبائیه پیرایه های زیادی به خود گرفت و عبدالله بن سباء، قهرمان این افسانه، نیز طبعا صورت تندتر و خرافی تری پیدا نمود و درباره یک مرد خطرناک غالی و تندرو که فرقه سبئیة معتقد به الوهیت علی را به وجود آورده است، استعمال گردید.›(عبدالله بن سباء و دیگر افسانه های تاریخی، ج 3، ص 860). علامه عسگری در این کتاب با توجه به نمودار زیر اثبات می کند که داستان عبدالله بن سباء یک داستان جعلی، موهوم و بی اساس است.
تمامی نویسندگانی که داستان عبدالله بن سبا را در کتابهای خود آورده اند، این داستان را یا از طبری نقل کرده اند، یا از ابن عساکر، یا ابن ابی بکر، یا ذهبی. در هیچ یک از کتابها هیچ نویسنده ای داستان عبدالله بن سبا را از کس دیگری غیر از این چهار نفر نقل نکرده است. حال باید ببینیم این چهار نفر یعنی ( طبری، ذهبی، ابن ابی بکر و ابن عساکر) این داستان را از چه کسی نقل می کنند. طبری کتاب تاریخ طبری قدیمی ترین کتابی است که داستانهای عبدالله بن سبا را بیان کرده است و در همه داستانها سند آن را نیز آورده است. سند روایات طبری در نهایت به سیف بن عمرو می رسد. ابن عساکر پس از طبری ابن عساکر داستانهای عبدالله بن سبا را در تاریخ هشتاد جلدی خود ( تاریخ مدینه دمشق) آورده است، که سر سلسله اسناد او نیز سیف بن عمرو است. ابن ابی بکر پس از او این ابی بکر این افسانه را در کتاب خود( التمهید و البیان فی مقتل عثمان بن عفان) مستقیما و بدون واسطه از کتاب (الفتوح) نوشته سیف بن عمرو آورده است. بنابراین ابن ابی بکر هم روایات عبدالله بن سبا را از سیف بن عمرو گرفته است. ذهبی ذهبی نیز در کتاب خود(تاریخ الاسلام) برخی از داستانهای این افسانه را با واسطه یا بی واسطه از سیف بن عمرو نقل کرده است. تا اینجا سلسله سند داستان عبدالله بن سبا به سیف بن عمرو می رسد که متوفای 170 هجری است. حال سیف بن عمرو که 35 سال بعد از وقوع فتنه قتل عثمان به دنیا آمده است و مسلما خود شخصا عبدالله بن سبا را ندیده است، باید بگوید که این داستان را از چه کسی شنیده است. ما به دو دلیل معتقدیم که سیف بن عمرو داستان عبدالله بن سبا را جعل کرده و از خود ساخته است: اول اینکه سیف بن عمرو داستان عبدالله بن سبا را در کتاب خود (الفتوح) آورده است، اما هیچ سندی برای آن ذکر نکرده است، یا اگرهم سندی ذکر کرده در این سند نام افرادی وجود دارد که موهوم و ناشناخته اند و همانند عبدالله بن سبا از ساخته های شخص سیف بن عمرو هستند و سیف بن عمرو این نامها را شخصا تراشیده تا سندی برای روایات خود دست و پا کند. لازم به ذکر است که علامه عسگری در کتاب ارزشمند خود (مئه و خمسون صحابی مختلق)، که تحت عنوان (صد و پنجاه صحابی ساختگی) به فارسی نیز ترجمه و منتشر شده است، تعداد 150 نفر را نام می برد که به دست تخیلات افرادی مثل سیف بن عمرو ساخته شده و به عنوان صحابه پیامبر به جهان اسلام معرفی شده و در طول چهارده قرن نامشان در کتابها ثبت و ضبط شده است. اما دلیل دوم ما بر ساختگی بودن افسانه عبدالله بن سبا، شخصیت سیف بن عمرو است که همه علمای رجال بدون استثنا او را زندیق و بسیار دروغگو و متروک الحدیث(یعنی کسی که حدیثش ترک شده و بدان اعتماد نمی شود)، معرفی کرده اند. برای آگاهی از وضعیت رجالی سیف بن عمرو و شرح حال او جویندگان حقیقت را به کتابهای زیر رهنمون می شویم: 1- تهذیب التهذیب، نوشته ابن حجر عسقلانی، ج 4، ص 295. 2- تقریب التهذیب، نوشته ابن حجر عسقلانی، ج 1 ص 344. 3- کتاب المجروحین، نوشته ابن حبان، ج 1، ص 345. 4-کتاب الضعفا و المتروکین، نوشته یحیی بن معین، ج 2، ص 245. 5- الجرح و التعدیل، نوشته ابن ابی حاتم رازی، ج 7 ،ص 136. 6-الاستیعاب، نوسته ابن عبدالبر، ج 4 ،ص 252. 7-الضعفا الکبیر، نوشته عقیلی، ج 2 ،ص 175. 8- میزان الاعتدال، نوشته ذهبی، ج 1، ص 292. 9- الاصابه، نوشته ابن حجر عسقلانی، ج4، ص175. 10- الاعلام، نوشته خیر الدین زرکلی، ج 3، ص 150. لازم به ذکر است که همه کتابهای مذکور از معتبرترین کتابهای اهل سنت می باشد. بدین ترتیب بر همگان روشن می شود که شخصی به نام عبدالله بن سبا در تاریخ اسلام وجود خارجی نداشته، چه برسد به اینکه فتنه و آشوبی به پا کند و حزب شیعه را پایه گذاری کند. بنابراین تا اینجا ثابت شد که اولا شیعه در زمان پیامبر (صلی الله علیه و اله)، توسط شخص پیامبر و دقیقا به معنای پیروان علی علیه السلام به کار می رفته و ثانیا حزب شیعه از ابداعات عبدالله بن سباء نیست. و من الله التوفیق منتظر نظرات ارزشمندتان هستیم. [ چهارشنبه 83/10/9 ] [ 5:34 عصر ] [ نوروز امینی ]
[ نظر ]
|
||
[ قالب وبلاگ : ایران اسکین ] [ Weblog Themes By : iran skin] |